آخرین مطالب
امکانات وب
انواع ناسازگاری
همانطور که قبلا ذکر شد مرحله اول هرم رشد فکری مرحله ای است که فرد اساسا با خود و در حالات پیشرفته آن با جمع و جامعه ای که در آن زیست می کند سر ناسازگاری دارد و برای شناخت بهتر آن می توانیم آن را به چند دسته زیر تقسیم کنیم.
1_ ناسازگاری طبیعی:
کودک در بدو تولد با محیط پیرامون خودش ناسازگاری دارد. سیستم خواب و خوراک و تنفس او متحول شده و حالا باید باید با محیط جدید خو بگیرد. قواعد و قوانین محیط جدیدش را نمی شناسد و یکی یکی و با نرمی و حوصله والدین و مربیان باید آنها را بیاموزد و تمرین و تجربه کند و این نقش پذیری ها و تمرین و تجربه های سال های اولیه زندگی کودک که در مرحله اول و در یک خانواده هسته ای متاثر از رفتار والدین و چگونگی رفتار آنها با یگدیگر است از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و در صورت حرفه ای بودن مسیر سازگاری او با زندگی جدیدش را تسهیل کرده و آینده رشد فکری او را تضمین خواهد کرد. پر واضح است که این ناسازگاری ها در محیط خارج از خانه و در مدارس نیز با تربیت و تعلیم مربیان کاربلد و سیستم آموزش و پرورش حرفه ای می تواند برطرف شده و این حمایت اگر تا رسیدن به رشد کافی و بلوغ فکری او ادامه یابد می تواند وی را در مسیر رو به رشدی قرار دهد که نه تنها سبب پیشرفت خود و اطرافیان و خانواده آینده او باشد که خیر و نفع او نیز به جامعه پیرامونش برسد.
2_ ناتوان ناسازگار:
خیلی از ناتوانی های جسمی و ذهنی سبب ناسازگاری با ساختارهای معمول و آنچه عرف زندگی است شده و در صورتی که از طرف والدین و مسئولان اجتماعی به این ناسازگاری ها و راه های تسهیل و به رسمیت شناختن آنها توجه نشود موجب مشکلات جدی در سازش این بخش از افراد جامعه با خود و آنچه لوازم زندگی اجتماعی است خواهد شد.
3_ ناسازگاری انباشته:
وقتی والدین و سیستم های آموزشی و پرورشی نتوانند در اجرای وظایف خودشان در زمینه سازگاری کودکان بدرستی نقش آفرینی کنند یا میزان بار ناشی از نابسامانی ها بحدی باشد که از توان والدین و مربیان خارج باشد کودک بر اساس نیازهای سنی و روال رشد خود با خود و جامعه سازگاری لازم را پیدا نمی کند و به مرحله ای می رسد که رشد سنی صورت گرفته ولی با انباشت مشکلات ناشی از عدم سازگاری در زمان موثر، مسائل او به چنان پیچیدگی می رسند که حل و فصل آنها در شرح وظایف متخصصان حرفه ای گنجانده می شود. برای مثال در بین مهاجران و بعضی از افراد مناطق محروم ایران باور مردان و زنان بر اساس ثواب و اهمیت فرزند آوری در هر شرایط ممکن شکل گرفته حتی اگر آنها در برآورده کردن بدیهی ترین نیازهای اولیه کودکان خود ناتوان باشند و این کودکان در آینده نزدیکی می توانند زمینه ساز ناسازگاری های انباشته در جامعه ای که در آن زندگی می کنند باشند.
حتی ممکن است کودکان خانواده هایی با توانایی مالی خوب، والدینی تحصیل کرده و شاغلینی در پست های مهم اما بی توجه به نکات تربیتی فرزندان هم به جمع ناسازگاران با ناسازگاری های انباشته بپیوندند و به گروه شخصیت های ضد اجتماعی اضافه شوند. مانند هنرمندانی که در اوج هنری خود به کودکان هم رحم نمی کنند و خالق اثری می شوند که در آن آنها را تشویق به اعمالی با تاثیرات بسیار بد جسمی و روانی می کنند(... همیشه قبل خواب دوتا شات بزن!! راحت بخواب!!! همیشه یادتون باشه اول اینستا بعدکتاب!!!!....تا وقتی پلنگ شدینو با بیست نفر رل زدین!!!!!...)
4_ ناسازگار خود شیفته:
یکی از اتفاقات بد در زیست بشری زمانی صورت می گیرد که یک فرد با ناسازگاری های انباشه درمان نشده بتواند به قدرت یا منابع ثروت دسترسی پیدا کند. چون او برای غلبه بر ترس ها و مشکلات انباشته خود افرادی را به کار می گیرد و سیستم هایی را طراحی می کند که قدرت او را پایدار و روز افزون نگه دارد. زیرا تنها راه رهایی از این همه ناسازگارها و فشارهای ناشی از آن را داشتن قدرت بیشتر می پندارد. برای نمونه می توان به زندگینامه افرادی که جنگ و خونریزی های عظیم بشری به راه انداخته اند یا به دلیل عطش قدرت دست به کشورگشایی های مادام العمر زده اند مراجعه و رد پای این ناسازگاری های عمیق را مشاهده کرد.
5_ ناسازگار معتقد:
بدترین سوء استفاده های ممکن زیسته در تاریخ زندگی بشر اما زمانی اتفاق افتاده که افرادی با ناسازگاری های انباشته به جای درمان خود خواسته اند با اجرای مناسک مذهبی خود را به پیشرفت برسانند و با توسل و سوء استفاده از باورهای اعتقادی مردم بر مشکلات شدید و ناسازگاری عمیق خود سرپوش بگذارند و به اصطلاح عرض و آبرویی در بین مردم برای خودشان گرد بیاورند. در ذهن این افراد در کنار ناسازگاری های انباشته و خود شیفتگی های ناشی از پذیرش در جمع، نوعی توهم رسیدن به مرحله دوم رشد فکری یعنی درک معنا نیز شکل می گیرد و در نتیجه این فکر به سر آنها می افتد که چه راحت می شود با سوء استفاده از باورهای اعتقادی مردم نه تنها در تثبیت قدرت و ثروت خود کوشید که می توان با انتخاب جامعه پیرو خود از جمعیت کودکان و افرادی با ناسازگاری های انباشته پیروانی پا برجا و جان بر کف پیدا کرد و به دادن امتیازاتی سهمیه ای، تشویقی و پاداش های مالی در کنار بازی شدید با اعتقادات و باورهای این دو گروه اقدام می کنند تا با این کار نه تنها پایه های عدالت و نظم که بزرگترین مانع آنها است را در اجتماع بلرزانند که پایداری عده و لشکرخود را تضمین نمایند. در واقع آنها به عنوان شخصیت های ضد اجتماعی با دستکاری بخش های تشخیصی کودکان و نوجوانان و سوء استفاده از کمبودهای افرادی با ناسازگاری انباشته سعی در ابقا و ماندگاری قدرت و منابع ثروت اجتماع به نفع برنامه های مخرب خود دارند. چون در حالت عادی و در یک فضای منظم و تحت قوانین عادلانه هیچ فردی با اندک قدرت تفکر نیز حاضر به پذیرش آنها نخواهد بود.
برچسب : نویسنده : 629khordad13880 بازدید : 52